همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

عینک!!! :-/

سلام دوس جونیا

خوبید؟!

من در حال حاضر خیلی خوب نیستم!!!

باز آخر ترم شده و همه کارا ریخته رو سرم!!

یه هفته ی دیگه هم امتحانا!!!!

عینکی شدم! :-/

بهم میاد ولی خب دوس نداشتم عینکی بشم!

خخخ ولی دیگه شد دیگه!!!

دلم تنگ شده بود گفتم یه سر بیام اینجا!!!

حرف خاصی نداشتم!

لحظه شماری میکنم واسه اون بعد از ظهری که از سر جلسه ی کنکور برگشتم(البته شاید من نوبت عصر بودم!! اگه اینجوری بود واسه شبش لحظه شماری میکنم!)

همش به این فک میکنم که اگه یه وقت واسه کنکور خواب بمونم خخخخخ!

ینی چی میشه اگه اینجوری بشه؟! اصن دلم نمیخواد بهش فک کنم!

فک کنم خوندن وبلاگ یه پشت کنکوری خیلی کسل کننده باشه!!

ممنونم که تحمل میفرمایید! :-D

فعلا برم که کار عملیا همینجوری پهن موندن! :-/

خدافظ


نظرات 6 + ارسال نظر
اشکان جمعه 27 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 15:15

سلام ، یهویی اومدم تو وبلاگت
خوب بود
یهویی خوب باشی همیشه

سلام
خیلی ممنونم!

بهزاد جمعه 27 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 23:39 http://anahno.blogsky.com

سلامم دانشجوی آینده
نمیخواستم نظر بدم مشغول درست بشی ولی نتونستم خودم نگه دارم .
چند ماه دیگ تلاش کنی تمومه. نتیجه ش رو میبینی
البته انسان برای خود نتیجه تلاش نمیکنه چون لذتش یه روزه تموم میشه .چیزی که برات میمونه خاطره زحماتی هست که کشیدی و در قبالش چیزی با ارزش بدست آوردی .این مرور رفتار و زحمات گذشته در کنار نتیجه ست که شادی آوره .امیدوارم ما هم گوشه ای از این مرور خاطرات باشیم که البته ماحصلش شده موفقیت تو خواهر کوچولوی من

به به سلام داداشی گل با معرفت
نه داداشی تو رو خدا هروقت میای نظر بده خیلی خوبه!!!
ینی فقط میتونم بگم حرفات عالیه!!! کلی قوت قلبه!
مگه میشه شماها توی خاطراتم نباشین؟!

امین شنبه 28 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 23:40

نگران عینکی شدن نباش
مهم دل آدمه
که من یادمه خیلی خوش قلبی

سجاد یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 11:55

سلام دوست عزیز امروز خیلی اتفاقی وقتی سر کار تو شرکت داشتم وبگردی میکردم از وبلاگت بازدید کردم ( همیشه تو شرکت به جای کار وبگردی نمیکنم ها... بعضی وقتا که سرم خلوت میشه !)
پستاتو خوندم و فهمیدم خیلی نگران و درگیر کنکوری واسه همین فقط خواستم تجربه خودمو برات بگم
من الان 29 سالمه و سال 84 کنکور دادم یعنی 10 سال پیش
مثل شما خیلی نگران کنکور و آینده بودم ولی الان که به عقب نگاه میکنم خنده ام میگیره
بعداز کنکور نگران اتمام درسم بودم بعد نگران کنکور ارشد بعد نگران ازدواج و کار و درآمد و ...
می خوام بهت بگم این نگرانیا تو زندگی تمومی نداره خدارو شکر تا الان که خدا کمک کرده و همه این مراحلو رد کردم پس زیاد نگران نباش که به قول خودت این نیز بگذرد، سخته ولی میگذره
امید ، پشتکار و تلاش بی انتها رمز موفقیته

سلام
ممنونم بابت حرفاتون!

محسن دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1394 ساعت 22:03

دخترونه آرامش بخشی بود . خوب بود . چرا دیگه سر نمیزنی؟
بازم اینجا بنویس . یا ادرس جایی رو که مینویسی برام بفرست . دوست دارم نوشته هات رو بخونم. ممنون

من امسال کنکور دارم و متاسفانه نمیرسم سر بزنم ولی بعد کنکور میام!
خواش میکنم!

mamazi joonet^_^ پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 09:01

Maryaaaaaaam man mordam darsa chera tamoooom nemishe baba hano emtehan tamoom nashode baramoon emtehan gozashtaaaan
Rasi khaste nabashi ajie golam bebakhsh dir bet sar mizanm alanm ba gooshi oomadam vaqean vaqt nemikonm
Movafaq bashi azize delam

خوشبختم منم مردم!!!!
سلامت باشی مرضیه جونم! تو ببخش که اصن نمیتونم بیام سر بزنم!!!
مرسی عزیزم همچنین!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد