فکر کنم گسلا این چند وقته دارن کریسمسو جشن میگیرن!!
با یه آهنگی مثل دختر بندری شهرام کاشانی!
ازونجاییم که تهران و کرمان خیلی قرطین، بیشتر از همه میلرزونن! :/
لامصبا امون بدید آخه! :/
دیشب که زلزله اومد خواب بودم...عین جن زده ها از جام پریدم و به آبجیم گفتم زلزلس...بدو بریم پایین!
هرچند ازونجایی که همیشه توی خواب و بیداری چرت و پرت میگم، خیلی جدی گرفته نشدم و تا راه پله رفتیم ولی برگشتیم خوابیدیم!
حال و روز عجیبی شده...هفته ی پیش خیلی ناراحت بودم ولی الان حس یه شهروند ژاپنی رو دارم که زلزله براش مثل نم بارون بهاریه! :/
تو جمعمون(خودم و سارا و آبجیامون!) به وقتایی که من اینجوری پشت سر هم دری وری میگم، میگیم الان کیک حشیش خورده!
(اصطلاحی برگرفته از فیلم سفر به اروپا euro trip)
من دائم الکیک حشیش خورده ی جمعمونم! :/
.
.
ژوژمانا و تحویل کارا بدجوری درگیرم کردن...دو تا از امتحانامم افتادن توی یه روز! +__+
و در آخر اینم بگم که مثلا الان روی حالت" فورگتینگ" تشریف دارم....عجیبه! حافظه ی من شدیدا ضعیفه ولی الان خیلی اصرار به نگه داشتن هر حرف و لحظه ای داره! #__#
نمیدونم چرا هروقت قصد سرزنش و جواب پس گرفتن از خودم دارم، شروع میکنم به پیاده رویای خیلی طولانی...دیروز 12 تا ایستگاه مترو رو پیاده رفتم!
صحبت های دکتر معصومی ( محقق ایمنی زلزله) رو در رابطه با زلزله پیدا کنید خیالتون از بابت همه چیز راحت میشه و دیگه نگران استرس نیستید.
صحبتای یه استادی رو گوش دادم...نمیدونم همین دکتر معصومی بود یا نه؟! ولی حرفاش واقعا دلگرم کننده بود!!!!
خدا گذاشته ویبره
این "ژوژمانا" که میگی چیه؟!
آره! :/
ژوژمان نمایشگاه هایی هستن که ما آخر ترم از کارامون میذاریم! :)))
آهان مرسی یه چیز جدید یاد گرفتم
ژوژمان!لامصب چه باکلاسه :)))
خواهش میکنم! :))))
آره خدایی...اون اولا توی هنرستان آخر ترما انقدر با اسمش پز میدادیم!
من تازه یه بافت شنلی گرفتم که واقعا گرمه هم جای بافت برای هوای نسبتا خنکه هم جای پالتو برای هوای خیلی سرد
از سردرگرمی در اومدم الان چی بپوشم از بس هوا معلوم نیست حتی با خودش چند چنده:))
اون موقع اومدم برا یه پست کامنت دادم مرورگر همینطور رو صفه وبت موند رفتم الان اومدم:دی
خوش به حالت...من کاپشن خریدم کلا تابستون شد! :/
اصلا دیگه قسمت نمیشه بپوشمش! :|