همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

زهرمار...!

"من" و "زهرمار" درونم بدجوری با هم درگیر شدیم...!


نظرات 3 + ارسال نظر
بهزاد جمعه 25 اسفند‌ماه سال 1396 ساعت 02:25

زهرمار درون همون عقل که نیست؟

نه اون بنده خدا یه گوشه توی سرم نشسته کاری باهام نداره!!!!! :دی
حس میکنم زهرمار درونم، یه مریم دیگست که باعث میشه همه چیو بد ببینم و غر بزنم! ://

بهزاد شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1396 ساعت 18:49


میگن طرف استرس و اضطراب داشته مادرش میبینه میگه چی شده پسرم؟!پسره میگه استرس دارم مادرش میگه خب استرس نداشته باش!
-و او دیگر هیچ وقت استرس نداشت .
تو هم احساس بد نداشته باش

امیدوارم منم مثل او، احساس بدم برطرف بشه! ^__^

banooye bahar شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1396 ساعت 19:30 http://khaterateman95.blogsky.com

ای بابا ای بابا:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد