"من" و "زهرمار" درونم بدجوری با هم درگیر شدیم...!
زهرمار درون همون عقل که نیست؟
نه اون بنده خدا یه گوشه توی سرم نشسته کاری باهام نداره!!!!! :دیحس میکنم زهرمار درونم، یه مریم دیگست که باعث میشه همه چیو بد ببینم و غر بزنم! ://
میگن طرف استرس و اضطراب داشته مادرش میبینه میگه چی شده پسرم؟!پسره میگه استرس دارم مادرش میگه خب استرس نداشته باش! -و او دیگر هیچ وقت استرس نداشت . تو هم احساس بد نداشته باش
امیدوارم منم مثل او، احساس بدم برطرف بشه! ^__^
ای بابا ای بابا:))
زهرمار درون همون عقل که نیست؟
نه اون بنده خدا یه گوشه توی سرم نشسته کاری باهام نداره!!!!! :دی
حس میکنم زهرمار درونم، یه مریم دیگست که باعث میشه همه چیو بد ببینم و غر بزنم! ://
میگن طرف استرس و اضطراب داشته مادرش میبینه میگه چی شده پسرم؟!پسره میگه استرس دارم مادرش میگه خب استرس نداشته باش!
-و او دیگر هیچ وقت استرس نداشت .
تو هم احساس بد نداشته باش
امیدوارم منم مثل او، احساس بدم برطرف بشه! ^__^
ای بابا ای بابا:))