آدما وقتی که پا توی سن میذارن، انگار دارن پا به کم سن و سالی میذارن
کمتر میفهمن، زودتر ناراحت میشن، دچار خودبینی میشن، ازت توقعات نابجا دارن و...
سخته که توی اوج نفرت از زندگی و تلاش برای دووم آوردن، بخوای انقد با رفتاراشون، عرصه رو بهت تنگ تر نکنن...
مدام دنبال محکوم کردنت هستن و با دو روییِ محض، منکرِ این رفتار آزار دهندشون میشن!
پیری، اصلا زیبا نیست!
پیری، دقیقا نقطه ی مقابلِ بزرگ شدن و به نوعی مرحله ی بعد از بزرگ شدنه.
پیری، ینی اینکه دنیا قدرِ رحمِ مادر برای جنین، برات کوچیک باشه...تنها خودت رو ببینی.
امیدوارم مثه آدمایی که در حال حاضر دورم هستن و بدجوری دارن پیر میشن، نشم...کاش قبل از پیری بمیرم...