خوشحالم که توی دنیای خیلی بزرگی(شاید بزرگتر از این دنیا) به اسم دنیای خیال زندگی میکنم!!!!
داشتم یه زمانی نگران میشدم که زیادی از حد موندم توش ولی الان خیالم راحته...!(بر اساس تصمیم "خودم" بودن!)
.
.
دیشب از کوره در رفتم و داشتم یه سری از چیزای بی ارزشو یادآوری میکردم و براش حرص میخوردم ولی بعد از مدت خیلی کوتاهی بیخیال شدم! قدیما هیچجوره نمیتونستم اینقدر سریع بیخیال شم! :/
.
.
دلم برای گیتارم خیلی تنگیده...
نزدیک یه ساله که کمتر روم میشه جلوی کسی بردارمش و ساز بزنم!
مجبورم وقتایی که تنهام اینکارو کنم و ماشالا چند وقتیه که اصلا تنها نبودم!
آخرین بار شنبه بود که فقط نیم ساعت دستم گرفتم و یه دینگ دینگی کردم! :/
گیتار جان شرمنده...خودم بیشتر از تو دلم تنگیده!(حالا اصن از کجا معلوم گیتارم دلش برام تنگ شده؟!)
من خیلی گیتار دوست دارم ولی پیش نیومده موقعیتش که کلاسشو برم:)
دل به دل راه داره اونم دلش تنگ میشه:))))))))))))))
ایشالا حتما یه روزی پیش بیاد! :)
موسیقی خیلی برای آرامش روح خوبه!
آره بعضی وقتا واقعا حس میکنم که اونم مثل ماها احساس داره! ؛)
فقط اون درد دل با گیتارت