دو هفته از شروع زمستون و یه جورایی شروع جدید من گذشته!!!
خب...علنا همه چیز تموم شده و در حال ول کن شدن ماجرام!!!
فکر میکردم "بی جواب موندن" حس ترسناکتری داشته باشه!
ولی من هنوز زندگی میکنم...
به کارام میرسم...
میخندم...
ولی امان از لحظات بیکاری و افکار بیهوده!
هروقت که بیکار میشم انگار غروب جمعس! :دی
.
.
چند وقته کل زندگیم خلاصه میشه توی رفتن به خانی آباد(دانشگاه جان!) و دروازه دولت(کافه اوریانت و یه ساندویچی که تازه پیداش کردم!) و پارک هنرمندان!!!!
عاشق این روندم...
ولی...چرا دروغ؟! نمیتونم منکر حس پوچی ای که اکثر اوقات بهم دست میده بشم! :)
ولی خدا رو شکر...خیلی خیلی خدا رو شکر!
.
میگما مملکت بهم ریخت، یادشون رفت دکمه ی زلزه رو بزنن! :دی
ما منتظر بودیم موشا بیان بخورنمون!
ایشالا به بهترین شکل نتیجه رو ببینی
خخخخخ موش آدمخوار کجا بود تا وقتی این گرگا هستن
ایشالا!!!!! :)))
آره بابا ایرانیا استاد شایعه درست کردن، متناسب با موقعیت حال حاضرن!
اون ساندویچی که تازه پیدا کردی ساندویچاش خوشمزست؟ینی فقط ساندویچیه یا فست فوده؟:))
یه ساندویچی خیلی خستست که به خاطر جاش بیشتر آقایون از سرکارشون میان اونجا ناهار میخورن!!!!!
خیلی باحاله...کتلت و بندری و تخم مرغ آب پز و اینا داره!!!! تازه با همه ی غذاهاش سیب زمینیم سرو میکنه!
خیلی طرفدار اینجور جاهای داغونم!!! ^__^
با کافه اوریانتم یه خیابون فاصله داره خیلی جاش خوبه!
زمستونه و دلگیر بودناش و نوشیدنای گرم تو کافه های دنج *-*
زمستونه و یه بهارِ بعدش
اصلا اگه بهار نبود چی میشد ؟
با اینکه خودم بچه ی بهارم ولی پاییز و زمستونو بیشتر دوست دارم!
انگار توی بهار خواب زمستونی من تازه شروع میشه! :دی
مریم گلی دوباره غیب شد..
درگیر امتحانام!!!! :(
بهاری خیلی مرسی که به فکرمی و میای اینجا!!!! :)))
منم شروع جدید داشتم !
یه وقتای ول کن شدن تنها راهه !
یه وقتایی ام تنها راه نیست ولی بهترین راهه :)
بی جواب موندنُ منم تجربه کردم !
و بعدش دقیقا مثل تو
به جمله ی حکیمانه ی "زندگی ادامه دارد..." رسیدم ...
خوبه که زندگیت تو یه چیزی خلاصه بشه...
کلا خوبه که یه کاری واسه انجام دادن
یه جایی واسه رفتن
یه کسی برای دیدن
داشته باشی :)
منم خیلی وقتا دچار یه حس پوچی میشم !!!
و بازم دقیقا مثل تو میگم "خداروشکر"
یکم عجیبه ! ولی خب بخاطر اینه که میدونم همه چی خوبه و خدا در حقم کم و کسری نذاشته !
و اگه مشکلی هست ! فقط و فقط از منه !!!
واسه همینم می ترسم نکنه خدا فکر کنه آدم ناسپاسی ام !
کلا وقتی میخوام گله و شکایت کنم به چیزی با خدایا شکرت شروعش میکنم !
دکمه ی زلزله که به نظر میاد فعلا گیر کرده !!!
دنیا بلَرزون شده !
و از اونجایی که ایران و ایرانیا همیشه توی همه چیز
یه قدم از همه جلوترن و شور هر پدیده ای رو درمیارن ... زلزله هم از این قضیه مستثنا نمونده و کشورمون داره رکورد جهانی لرزشُ می زنه !!!
بعله زندگی ادامه داره...خدا رو شکر به این جمله رسیدم...شاید زود نرسیدم ولی بالاخر رسیدم! :)
صد در صد مشکل از من و جوگیر بودنمه!!!
دیدی برات کامنت گزاشتم؟؟؟ الان برات یه ایمیل فرسادم و اومدم وبلاگت. باید بخوابم ولی اول پستاتو میخونم.
بی جواب موندن ترسناک نیست... زمان ک بگذره میفهمی ادامه دادن ترسناک تر و بدتر بوده. بزا زمان خودش حل کنه ناملایمات زندگیتو....
آخی عزیزم...ممنون که با وجود مشغله های زیادت اومدی! :)
دقیقا حالا که داره زمان میگذره، متوجه خوبی بی جواب موندن شدم!!!!!
خدا خیر بده زمانو! ^__^