چند روزیه عجیب نیاز دارم تنها باشم...
فقط دلم میخواد آهنگ گوش بدم ،یه چیزی بنویسم ،نقاشی کنم!!!
ولی در حال حاضر یا تنها نیستم و یا خوابم...!
این چند روز هی میومدم اینجا تا حرف بزنم ولی حرف نمیزدم!
یکسره تا همین موقع ها که الان دارم تایپ میکنم، بیدارم...
یا به یه ایده ی تصویرسازی فکر میکنم یا یه موضوع برای نوشتن!!!
الان به اون صورت مشغله فکری خاصی ندارم ولی حس میکنم حالا دارم ازون ور بوم میفتم...ینی ازون طرفی که دیگه هیچی برای حرص خوردنای بی مورد براش نداره!!! :دی
چه میشه کرد؟!
.
.
دوباره رفتم سراغ سه تار...فکر کنم بعد 4 یا 5 سال!!!
امیدوارم ولش نکنم...
خواهر کوچیکه نبینم غمتو
بیخیال دنیا دو روزه یه روزشم جمعه س
چاکریم داداش بزرگه!
امان ازین جمعه ها!!!!
با من همدردی که:| من خوب بودما جدیدا شبا زود خوابم نمیبره مجبورم هستم صب زود بیدار شم-_-
باز تو استعداد هنری داری خودتو سرگرم کنی من اونم ندارم
کلا چند ساله که اینجوریم! :/
فقط بعضی وقتا این مشکلم درست میشه!!
نه بابا میای خودتو سرگرم کنی، همزمان کلی فکر و خیال میاد سراغت اعصابت نفله میشه!