یا للعجب!!!!
یه حرفی از ولنتاین زدم، امروز کادو ولنتاین گرفتم! -__-
البته که خوشحال کننده نبود چون از شخص مورد نظر نبود...فقط مثه همیشه حس عذاب وجدانمو بیدار کرد!!
گاهی وقتا با خودم میگم واقعا چرا همیشه اینطوریه که طرف من با دست پس میزنه با پا پیش میکشه؟! :|
مثه روز برام روشنه پنجشنبه که بشه، اون عن آقا همه چیو حواله میکنه به اون یه جفت نعمت...
البته که منکر این نمیشم که برام اهمیت نداره! :))
متاسفانه یا خوشبختانه از چشمم افتاده...امان از وقتی که دیگه ذره ای روی طرف حساب باز نکنی...
این ولنتاین دیگه چی بود درست کردن.
درد سینگلی و دو چندان میکنه!
تا آخرین لحظه امید یه حرکتی و داری از طرف مقابل حالا هرچی بگی امیدی ندارم :(
ما ایرانی ها کات کردنامونم مث آدم نیست!
بلاتکلیفیم چه تو رل باشی چه سینگل همیشه باید این بلاتکلیفی برینه به حالت.کاش میشد بگم بهش نه چنان دلخوری از من نه چندان دوستم داری مرا تا کی بلاتکلیف میگذاری؟ای بیشرف
واقعا بلاتکلیفی مسخرست...خود برزخه ها!!!! :/
البته من امیدم ناامید نشد!!!! روز ولنتاین یه حرکتی زد بالاخره!!!!
کادو ولن شامل خوک هم میشد؟
نه!
از سه نفر کادو گرفتم!
یکیش دستبند و خرس و فندک!
یکیش شکلات!!(فرد مورد نظر!)
یکیش پیرهن گشاااااد! :)
نوش جونت کادوی ولنتاینت^_^ حالا از طرف هر کی هست. کادو گرفتن خوشحال داره
آره خیلی کیف میده!!! ^__^