همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

شکر گزاری

در هر حال، آدمای خوشبختتر از ما هم هستن که بخوان بشینن  و شکرگزاری کنن

زندگیایی که ما توی خوابمونم نمیبینم، هوم؟!

من این وظیفه ی گرانقدر و ارزشی *شکر گزاری* رو به اونا محول میکنم

اگه خودمونو با پایینتر از خودمون مقایسه کنیم، هیچوقت به جایی نمیرسیم ولی همیشه این کارو میکنیم چون ما *جهان سومی* هستیم

*و گوه بگیرن این جبر جغرافیایی رو*

*و احتمال یک درصدیِ تولد توی این مملکت خراب شده*

*و هر چی خرافه که به لطف این دو اتفاق، همیشه همراهمونه*

بدبختیم، بدبخت :)

توی منجلابی گیر کردیم که همیشه باید بگیم عب نداره درست میشه، میگذره، ما که خوبیم، فلانی چی بگه پس؟؟!

چند روز پیشا نشستم توی تاکسی، کرایه ی چار تومنی رو پنج تومن گرفت و هیچکی جیکش در نیومد، از بین چار تا مسافر فقط من گفتم پولمو بده!

این ینی چی؟!

ینی توی این مملکت فقط ۲۵٪ دنبال حقشونن :/

 و همه میخوان مثه اون راننده تاکسی، حقشونو از حلقوم هموطن خودشون بکشن بیرون

بابا حاجی برو از دولت دزدی کن -__-

حالا ما با این حجم از دزد و این حجم از بدبختایی که صداشون درنمیاد و فقط تو سری میخورن، به کجا برسیم آخه؟!

به نظرت اینکه یه سقف بالا سرمونه، چند درصد زندگیمونو در بر میگیره که بخواییم براش شکرگزارم باشیم؟!

افتادیم وسط یه مشت مشنگ و وایکینگ وحشی ://

خودمون داریم  خودمونو پاره پوره میکنیم /_(-_-)_\

و دمِ *نظم نوین جهانی* گرم...خیلی خوب داره کار خودشو انجام میده

بدبخت بیچاره ها رو میندازه به جون هم و خونشونو میکنه توی شیشه تا بمیرن

و ژن خوبو توی کانادا ازش مراقبت میکنه تا ما بمیریم...اینجا تقصیر کیه؟!

تقصیر ما که به طرز خرافاتی ای خدا رو کردیم یه بت و داریم ازش تشکر میکنیم که کف خیابون نموندیم

خدا هم میگه اینا که اوسکولن، بذار واقعا بمیرن

ما عقل داریم، ایضا شعور هم داریم!

اینهمه خود خدا میگه همونقدر که ظالم مقصره، مظلوم هم مقصره...ما نباید انقد قانع و دور از جون احمق باقی بمونیم

توی یه جمله، داریم اشتباه میزنیم!

در هر حال این شکرگزاری ای که خیلی از ماها داریم به جا میاریم و فک میکنیم به واسطه اش، نمیریم جهنم، جهنم فعلی رو برامون ساخته و خدا هم با این حجم از ریا و الکی بودنمون حال که نمیکنه هیچ، قهرشم میاد

یه مشت جهان سومیِ خرافاتی =)))

همون چیزی که نظام فراماسونی دنبالشه...ایول داره کارشون!

گمونم خدا هروقت به اوضاع ایرانیا نگا میکنه، میگه چی میخواستیم، چی شد؟!

مملکت عقب مونده ای که به منشور کوروشش مینازه اونوقت نمیدونه توش چی نوشته...میره روی تخت جمشیدش یادگاریم مینویسه، با افتخاررررر(زارت...واقعا زارت!)

و حالا توی این اوضاع وخیم، هر کسی که سقفی بالای سرشه، خوشحاله اما متاسفانه همه ی ما به اعتقادِ خرافی *قناعت* دچاریم؛ واسه همین راکد و بیچاره باقی میمونیم

 آقا صحیح...به حقت قانع باش!

اما آیا حق تو همین بود؟!

چرا اینجا یه نفر حقوق اولیه ی انسانی آرزوشه و یکی اونور دنیا، بهمون میخنده برای این حجم از تنگ نظری؟!

قطعا جفتمون آدمیم و بس، گل جفتمونم از یه جا برداشتن ولی این ملت بیشعور تربیت شدن

ما دقیقا گوسفندای قاعده ی هرم هستیم و سگ گله به راحتی هدایتمون میکنه...به جهنمی که خودمون باعثش هستیم

ترحم انگیزیم! بدون اینکه خودمون خواسته باشیم!

از ما که گذشت؛ ایشالا بچه ای هم از ما نمونه که بشه گوسفند فردا و پس فردا....از ته دل امیدوارم نسلم منقرض بشه! همونی که نظم نوین جهانی میخواد :)))

فقط دیگه بدبختایی نباشن که بخشی از وجود منن!

کل زندگیمون که درد بود، کاش مرگمون بی درد باشه :)))

نظرات 2 + ارسال نظر
علی جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 08:46 http://eshqh.blogsky.com/

سلام
خانمی
خوندمت
از ماست که بر ماست
اول از خودمون شروع کنیم
خودمون شاد و مثبت نگر و تلاشگر باشیم.
مثل همون حقی که از راننده خواستی این میشه آغاز از خود
درست میشه
ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودمون مقایسه نکنیم
ما هم خیلی چیزهای قشنگی تو زندگی داریم
قناعت یعنی حرص و زیاده طلبی نداشتن . نه اینکه خواستار پیشرفت و حق خودمون نباشیم
اسلام عزیز را کاش بهتر مطالعه کنیم
بهترین ها را برات می خوام

سلام
بله....دقیقا کاش بهتر مطالعه کنیم :)))

Ali_MJfollower یکشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 10:46 http://thisistheman15.blogsky.com

ای داد از این همه دلتنگی و درد و غم که تو قلب و روح و وجود این همه جوان پاک و معصوم و عاشق توی وطن دردمند منه ...

نمیدونی هر چند وقت یکبار چطور در این غربت به این خونه سر میزنم تا با خوندن نوشته های قلم گیرا و خاص تو مریم 21 ساله ، یادی از خاطرات کهنه خودم و نسل فراموش شده ام کنم و با مرور این تصویر که در این نسل جنون و بی هویتی ، هنوز انسانهایی چون تو اینطور خاص و متمایز و متفاوت در دنیای سایبری وب حضور دارند ، افتخار کنم ...
به نوشتن ادامه بده و همچنان با امید زندگی کن دخترک عاشق . نمیگم شکر بکن یا نه ولی بدون خیلی چیزها ، هر کجای دنیا هم که باشی باز از یک جنس و از یک رنگ است . اینو از من مسافر دیار دور باور کن عزیز دل ...
مراقب خودت و قلم ساده و جادوییت باش ...

چقد خوشحالم که اینجا مخاطبی مثه شما داره
درسته...همه جا مشکلات وجود دارن!
کلی ممنونم بابت این کامنت ارزشمند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد