لحظات خوب رو درنمیابم!
ذهنم نمایش هایی از بود و نبودها برام پلی میکنه و مدام غرق میشم...
حال رو گم میکنم،
از آینده دل بریدم،
چنگ میزنم به گذشته ای که دست خوشِ تحریفاتِ ناخودآگاهم شده...
امان از انکار کردنای آدمیزاد!
امان از فراموشکار بودن آدمیزاد!