توی کوچه پسربچه ی نیم وجبی ای رو دیدم که سعی داشت توی اثاث کشی مثه یه آدم بالغ وسیله جابجا کنه!
خیلی مصمم بود برای داشتن مسئولیت...هممون توی اون سن و سال اینجوری بودیم.
چقد دلم میخواست توی اون سن و سال میبودم و ازین بی مسئولیتی محض و زور زدنم برای مسئولیت داشتن، لذت میبردم
بزرگ شدن اصلا جذاب نیست...