همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

عبث

این حالت رو دوست ندارم

آروم هستما ولی در هپروتم!

نشستن هم برام سخته، خیلی لشم

اینا همه کار بهاره، یه جوری آدم احساس نیاز به استراحت و خلوت کردن میکنه که انگار کوه کنده!

فسی هم بی تاثیر نیست

حوصله ی پلن چیدن ندارم...حوصله ی هیچی ندارم، ۳-۴ روزم هست که قهوه نمی‌خورم چون آخرین بار اذیت شدم، کلا دیگه وقتی بیدارمم خوابم :)))

باید ورزش کنم، یه تکون فیزیکی به خودم بدم، سرحال بیام

ازون لحظاتیه که همه چیزو عبث میبینم ●__●

نظرات 2 + ارسال نظر
پوکو دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1401 ساعت 02:12

اون لحظاتی که همه چیو عبث میبینی میتونه شروع یه اتفاق خوب باشه ..

امیدوارم همینطور باشه(حقیقتا منتظرم که همینطور بشه!)

پوکو چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1401 ساعت 02:54

الان که فکر میکنم میبینم هرموقع میگفتم امیدوارم فلان اتفاق بیفته .. در واقع احتمال رخ دادنش خیلی کم بوده.. یعنی این واژه امیدوارم بیشتر نا امیدی بوده :))) دیگه امیدوار نیستم :)))

اوهوم درسته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد