همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

نشانه‌ها

خب خب اخیرا، زندگیم داره به دست کائنات، اداره میشه

و زیباست! حتی اتفاقات بدش هم زیبا بود!

نشونه‌ها رو فقط ندیدم، بلکه دنبالشون کردم :)

اما چی شد که اینطوری شد؟!

من اعتماد کردم...به کی یا چی؟! زمانبندی خدا :)))

و با وقایع نجنگیدم...نگاه کردم و صبر کردم!

با وجود اتفاقات ناگهانی و به تعابیری بد، همه چیزو رها نکردم

اتفاقات رو پذیرفتم و به کارایی که میشد، ادامه دادم

و حالا واقعا احساس خاصی دارم!!!

انگار که یه قدرتی رو درون خودم احساس میکنم...! :)

باورها...

نظرات 2 + ارسال نظر
Mileena دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1401 ساعت 19:09 http://mileena.blogsky.com

اسم قدرتت اعتماد به سقف

هر فرد، یک عقیده

پوکو.. سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1401 ساعت 13:09

بنظرم وقتی آدم باور پیدا میکنه ، دیگه آدم سابق نیست.‌انتخاب کرده که دنبال کنه.. و اگه بهشون توجه نکنه بیشتر از بقیه اذیت میشه..بقیه یعنی کسی که روزمره های زندگی خوردتش .. :)

اوهوم موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد