همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

حسرت

زور میزنم برای فاصله گرفتن از ارتعاشات ضعیف و منفی!

سعی میکنم حرفای خوب بزنم و بشنوم

کارای خوب کنم

فکرای خوب کنم

اما خب مگه میشه؟!

کاشکی حداقل تو این روزا میتونستی بمونی کنارم

کامم تلخه و نمیتونم انرژی خوب بدم

اما کنار هم بودنمون، تنها دلیل حس خوب این روزامه

الان به شقایق داشتم میگفتم که داره میشه ۵ سال که همو میشناسیم اما یه روز آدمیزادی کنار هم نداشتیم!

جوجه شاعرمن! گاهی هنوز باورم نمیشه که این عشق پابرجا مونده، گاهی حس میکنم این روزا خواب هستن!

دوست دارم روزای خوب رو هم دست تو دست هم تجربه کنیم

دیگه دوست ندارم به این فکر کنم که همه چیز دست به دست هم دادن که ما کنار هم نباشیم

از روز اول شبیه کارکتر ریچل و راس توی فرندز بودیم! -__-

گاهی حس میکنم بیشتر از خودت حساب میکنم که چقد از سربازیت مونده...حقیقتا خیلی مونده! من پاره میشم :)))

شایدم الان دچار فوران احساساتم...دوباره که برگردی سر خدمتت، بعد از دو هفته، عادت میکنم و به روزی نیم ساعت تلفنی صحبت کردن، قانع میشم

آخه لعنتی بیرجند؟! پشمام بریزه حاجی! هنوزم گاهی وقتا فک میکنم این یه شوخی مسخرست! هنوز باورم نشده :')

چقد این دو هفته مرخصیت میتونست قشنگتر باشه! خدایی وقتی میگم همیشه داره برامون از آسمون شهاب‌سنگ میباره، اغراق نمیکنم!

دیگه فکرشو میکردی مملکت بگا بره؟!

پاییز مورد علاقه‌ی من! چرا هیچوقت اونجوری که دوست دارم پیش نمیری آخه؟!

برای توصیف حال تخمیم در یک جمله ی مختصر و مفید باس بگم که کونم داره میسوزه

مثل همیشه فقط زورم میرسه که بگم:

میگذره این روزا از ما، ما هم از گلایه‌هامون

عادی میشن این حوادث، اگه سخته اگه آسون

نظرات 1 + ارسال نظر
پ ک پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 02:22

میگذره.. ولی گاهی دوری باعث میشه به ارزش آدم ها پی ببریم

اوهوم درسته...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد