شدم شبیه صابر ابر تو فیلم اینجا بدون من!
آخر فیلم که داره به خونوادش نگاه میکنه و حس میکنه بود و نبودش فرقی نداره...
البته این قضیه ناراحتم نمیکنه...ینی هیچ حسی بهش ندارم!
نه خوشحال، نه ناراحت
نمیدونم اطرافم مملو از خلا شده یا درونم تهی از هر چیز!
روحم چنان دچار بی حسی شده که گاهی متوجه هیچ چیز نیست
عجیبه، نه؟
انگار این زندگی رو هر جوری که پیش ببری، در نهایت به یه چیز میرسی...هیچ چیز و همه چیز...